شمر که دایی مادر حضرت عباس یعنی املبنین  بود درخواست کرد که ابن زیاد حضرت عباس .عون.جعفر.عثمان رو در امان بگذارد وهمنین دلیل قانع کننده ی دیگری نیز اورد که چنین بود: سرورم من جنگ عباس بن علی را که همراه پدرش در جنگ صفین بود دیده ام در حالیکه او تنها 13 سال داشت مانند رعدوبرق افراد دشمن را با خاک یکی میکرد اگر بخواهیم با او بجنگیم باید از جان هزار سرباز بگذریم....پس ابن زیاد گفت:پس چه مانده ای مرد برو وبه عباس بگو ان ها در امان اند فقط نباید در جنگ حسین با دشمن باشد

پس در روز نهم محرم شمر ملعون در کنار اب فرات فریاد کشید و گفت:ای عباس....عون....جعفر....عثمان!!!!

کجایید کجایید فرزندان خواهر؟!؟!؟!

ولی انها اهمیتی ندادند...اما امام حسین(ع) فرمودند:هر قدر هم که ظالم باشد جوابش را بدهید خدارا خوش نمی اید

حضرت عباس فرمودند:چیست....چه میخواهی؟

شمر گفت:عباس بیا و این امان نامه را امضا کن تا تو و برادرانت در امان باید....

حضرت فرمودند:به خدا قسم در جایی که حسین در امان نباشد من نیز در امان نخواهم بود

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: